زمستان سخت
به همه ی فصل ها
همه ی خلائق
خودش است
زمستان
*خداراشاکریم ازین سال پربرکت.
به همه ی فصل ها
همه ی خلائق
خودش است
زمستان
به جان می خرد
تن عریان درخت خواب الود
باد بهاری را
چشمان بسته ی پنجره باز نمی شود
انگار هم درد درخت باغچه مان شده
منتظر خانه تکانی عید است
دوچرخه ی بابابزرگ دیگر از حیاط خانه خسته شده
این روزها عجیب حسود عصای جدید پدربزرگ است
این وسط احساسات و خاطرات یکم اذیت میکنن ما ارزشش رو داره
زمان همه چیز رو حل میکنه
میچرخد و میچرخاند
پا به پای روزگار
در خانه ها را میکوبد
دعوتش کردم برای مهمانی
مهمان ابدی خانه دلم
*خیلی وقتا نشستن و منتظر بودن کار ساز نیست ادم باید خودش به دنبال خواسته هاش باشه تا خوشبخت باشه خیلی وقتا هم خوشبختی با ما هست اما نمیبینیمش
خیلی وقتا کافیه خودتو بسپاری به دست خدا...............همون خدایی که لحظه لحظه با ماست و غفلت هم.
منتظر ناجی رویاها
دست و پا میزنم ، بیشتر فرو می روم
کمک....................
برای بارانی که از اسمان چشمانم ریخت
ایکاش نماز را برای اسمان خدا می خواند
ایکاش اسمان از چشمانم یاد میگرفت
انگار دلش سنگ شده
سجده ی شکر بجا اوریم برای لطف بی دریغ خدا
*اینجا اصفهان است، برف هم هست
تمام شبهای یلدایی که پارسیان جشن گرفته اند به خاطر تو بوده، بخاطر امدنت
نفس کشیدن حکم مرگ است
واژه ها دست و پایم را بسته اند
همه بی صدا و بی حرکت
پی حرف های صدا دار می دوند
شب و باران
جاده و سرعت
یکی از چیزایی که خیلی دوست دارم رانندگی تو شب اونم با سرعت هستش(البته تو اتوبان که انچنان خطری نباشه)
حالا تصورش کنید بارون هم بیاد،برگهای رنگی پاییز هم کف خیابون برقصن
خیــــــــــــــــــــــــــــــلی لذت بردم
* بعضی وقتا سکوت در برابر ادمایی که به کربلا و فلسفه ی عاشورا سطحی نگاه میکنن و خیلی ادعای روشنفکری دارن بهترین راهه چون هرچقدر هم با مطالعه و منطقی بخوای باشون حرف بزنی بازهم حرف خودشون رو میزنن و وقتی ظهر عاشورا به فکر فرو میرم میبینم هیـــــــــــچ حرف پوچی نمیتونه عشق به اهل بیت رو ازم بگیره
*خدارا شاکریم..........................